Tuesday, May 25, 2010

از سری سرخوشی های عشرت آباد _2


تو فرض کن در همان عشرت آبادمان یک روزبهاری گرفتی تا ظهر خوابیدی و بعد از بوی دود و هیزم بیدار شدی می بینی در حیاط همه هستند و دارند با اینها برایت املت می پزند ، کشک و بادمجان می سازند ، دارند لذت می برند و تو هم اینرا می فهمی .‏

No comments:

Post a Comment