Tuesday, June 18, 2013

چشمان همیشه گشنه / ساندویچ ترنج



1. در گوشه‌ای پرت در کوچه‌هایی از محله شهر آرای تهران، ساندویچ‌های چرب و عجیبی پیدا می‌شود که مثالش را نمی‌شود در هیچ کجای شهر پیدا کرد. مغازه‌ای که در کوچه‌های فرعی منطقه‌ای مسکونی جای گرفته، جایی که تا چند بلوک اینورتر و آنورترش حتی یک بقالی هم نیست. آنقدر پرت و دور است که پیدا کردنش همیشه با مصیبت روبروست و بعید می‌دانم کسی در گذر از آنجا مشتری‌اش شده باشد، در عین حال هر شب مشتریان زیادی دارد، مشتریانی که سینه به سینه از وجود این مکان باخبر شده اند.

2. گفتا منم [ساندویچ‌فروشی] ترنجم، اندر جهان نگنجم. انجمن زیرزمینی ساندویچ خواران تهران اگر بخواهد مکانی، کلابی چیزی داشته باشد بدون شک این ساندویچ فروشی یکی از کلابهای اصلی آن خواهد بود. ساندویچ ترنج جانک‌ترین فود تهران است.

3. رستوران‌ها / غذافروشی‌ها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند. آنهایی که جایی برای خوردن اند و آنهایی که برای هم‌غذایی به راه افتاده اند و به مشتری فرصت معاشرت می‌دهند. دسته اول عمومن میزهایی نواری و یکنفره و رو به دیوار یا پنجره دارند و دسته دوم میزهایی متعدد و صندلیهای نرم و شیک دارند و جای تنها رفتن نیستند. البته باید توجه داشت که نباید فریب چیدمان میزها را خورد. برخی از غذافروشی‌ها از شدت بی‌جایی، به میزهای نازک و نواری رو به دیوار روی آورده اند و برخی فست‌فودها آنقدر میز و صندلی اضافه دارند که هرگز نخواهند توانست به همه آنها در یک لحظه سرویس بدهند.

4. تعمیم تکرار یک اتفاق به سایر موارد مشابه، قانون می‌سازد. ساندویچ فروشیهایی که اصولن جای نشستن کافی برای مشتری ندارند، کیفیت مطلوب و معقولی دارند. ترنج هم از آن دست ساندویچ فروشیهایی است که جز چند عدد میز باریک رو به پنجره، جایی برای نشستن ندارد، به این معنی که حق ندارید وقت خوردن ساندویچی که من برایتان آماده کرده ام، با هم‌غذایت حرف بزنید. در واقع چیدمان میزها به ما می‌گوید که خفه‌شو بخور. در ترنج، هم‌غذایی کردن بی‌معنی است، حق هم دارد و باید هم اینطور باشد، چراکه وقتی دارید چربی پنیر را در کنار طعم گوشت سرخ‌شده می‌چشید، هر چیز جز نگاه کردن به شیشه دودی پنجره مغازه که در فاصله سی‌سانتی چشم شما قرار دارد و دیدن تصویری مبهم از ساندویچ گاز زدن خودتان، لذت ساندویچ را مخدوش می‌کند. در عین حال انتخاب با شماست، می‌توانید رو به پنجره و در تنهایی خودتان، ساندویچ بخورید یا ساندویچهایتان را ببرید بیرون و بگذارید روی کاپوت ماشین و با دوستانتان، ایستاده مشغول خوردن و لذت بردن شوید ولی توصیه می‌کنم فرصت خودارضایی شکمی را در این مکان از دست ندهید.

5. چیزبرگر ترنج به گفته مشتری‌های دائمی‌ش بهترین انتخاب است، چیزبرگر در ظرفی دو تیکه که در یک بخش ساندویچ قرار دارد و در بخش دوم محتویات جانبی ساندویچ، تحویل شما می‌شود و عجیب‌ترین چیزبرگر دنیا روبروی شما قرار می‌گیرد، به طوری که شما واقعن نمی‌دانید با ساندویچ و محتویاتش که در ظرف قرار گرفته چه کنید. چیزبرگری که از نان باگت گرد تهیه شده را به قصد بلع آسانتر با برشی عمودی به دو قسمت مساوی تقسیم کرده اند. لایه بالایی و پایینی ساندویچ، نان باگتی‌ست که مشخصاً در کره سرخ شده و در بین این دو لایه نان، دو تکه برگر دست‌ساز تهیه شده از گوشت چرخ‌کرده‌ قرار دارد و بین این دو تکه گوشت هم یک تکه نان سرخ شده دیگر قرار دارد و بین هر لایه هم طبعن از پنیر پیتزای سفید استفاده شده. واضحترش می‌شود به این ترتیب که از پایین به بالا : نان / پنیر/ گوشت / پنیر / نان / پنیر / گوشت / پنیر / نان. چیزبرگر حدود 12 سانت ضخامت دارد و نمی‌شود با یک گاز، برشی کامل از بالا به پائین به دهان گرفت. اکثر مشتری‌ها سعی می‌کنند نیمه بالایی را ابتدا خورده و سپس به سراغ نیمه پائین بروند که این کار دو اشکال دارد، اول اینکه اگر بخش بالایی را با دو نان بردارید، برای تکه پایین یک نان کم می‌آورید و اشکال دوم اینکه پنیر بین لایه‌ها، جداسازی آنها را از هم سخت کرده است. البته در نظر بگیرید که باید همه این کارها را با نان‌هایی به شدت در کره سرخ شده و چرب و با دست و در ظرفی کوچک انجام دهید.

6. خبری از سایر مختلفات در خود ساندویچ نیست. ترنج، چیزبرگرش را در دو بخش سرو می‌کند و شما باید درست مثل خوردن پلوخورشت، کمی از ساندویچ بخورید و کمی هم از مختلفات مطبوع و بجایی که در بخش دوم ظرف غذا قرار گرفته است. بخش دوم ظرف، خودش دو بخش شده، بخش اول شامل ترکیبی نیمه گرم از خلال کلم پخش شده بر روی ورقه‌های قارچ سرخ‌شده، به همراه سس سفید مخصوص ساندویچ که با کمی خیارشور تزئین شده است و بخش دوم هم، سالاد فصل است، شامل کاهو کلم و گوجه فرنگی خرد شده.

7. هنر می‌خواهد خوردن چنین غذایی، اینکه چه چیز را چطور و به همراه چه بخورید. من؟ اشتباه کردم، سالاد فصل را با سس خوردم، سپس رفتم سراغ قارچ و سس و کلم که مخلفات ساندویچ بود و بعد هم سراغ ساندویچ اصلی. ساندویچ را به بد بختی و ریخت و پاش و استفاده از چندین برگ دستمال کاغذی خوردم و هر جا حس کردم خوردنش سخت و خشک شده از سس مایونز استفاده کردم. ولی شما این اشتباه را نکنید، یک گاز از ساندویچ گوشت و پنیرتان بخورید و با چنگال هم یک لقمه از آن قارچ و کلم نیمه گرم به دهان بگذارید.