Thursday, November 7, 2013

چشمان همیشه گشنه - 44

تصور کنید صبح جمعه حوالی 8 صبح از خواب بیدار شده اید اما حس می‌کنید که هنوز کمی خوابتان می‌آید پس دوباره به تخت برمی‌گردید و کمی دراز می‌کشید و از آنجایی که صبح روز تعطیل نباید هیچ کاری غیر استراحت و خوردن انجام داد، بجای فکر کردن به کارهایی که تنها امروز فرصت انجامش را دارید، با لذت به صبحانه دلخواهتان فکر خواهید کرد. آرام و آهسته اول از همه حس می‌کنید که باید چیز مفصل و چرب و نرمی برای صبحانه خورد، ذهنتان می‌رود سراغ یک صبحانه گرم و اول از همه سراغ گوشتی‌ترین چیزی که می‌شود برای صبحانه خورد، نوارهایی به عرض یک بند انگشت از بیکن که سرخ شده و کمی در هم پیچیده اند. از آنجایی که بیکن سرخ شده بی تخم‌مرغ معنا ندارد، خاگینه ای هم‌زده از تخم‌مرغ و ادویه خوب و کافی هم در کنارش باید باشد. این صبحانه نان هم می‌خواهد، نان سنگک داغ تازه، بربری سفید و بریده شده، نان تستی که تازه از توستر خارج شده می‌توانند گزینه‌های مناسبی باشند. اما خوردن بیکن و تخم‌مرغ نانی می‌خواهد که لقمه‌گیری را ساده کند، باز کردن لای بربری سخت است و سنگک هم زیادی کلفت است. این نانها بدرد خوردن لبنیات و کباب و چیزهای پرمزه ای می‌خورند که طعم لقمه در لابلای نان گم نشود. پس از لواش استفاده کنید، به احتمال زیاد در هر یخچالی نان لواش پیدا میشود پس خیلی هم این خیال دور نیست. بیکن و تخم مرغ را که خوردید باید کمی هم لبنیات بخورید چون پیش فرض هر صبحانه‌ای حضور کره و پنیر است. نان تست یا نان سوخاری را انتخاب کنید، اول از همه کره ای که کمی شل شده است را با لبه کارد بر روی سوخاری بمالید و بی آنکه مربا یا عسل بزنید، یک عدد سوخاری کره مالی شده بخورید. چایتان را سر بکشید و با سنگک یک لقمه پنیر برگیرید و اگر گردویی هم داشتید، یک چهارم گردو را لای لقمه‌تان بگذارید و بخورید. با یکی دو لقمه که سیر نخواهید شد پس چون وقت خوردن چای است، چند لقمه با همین نان و پنیر و گردو ادامه دهید تا به کره و مربا برسید، آنگاه لای بربری را باز کرده، مقداری کره آن بین گذاشته و یک قاشق مربای هویج رویش بریزید و همانطور بی آنکه معطل تمام شدن جویدن لقمه بشوید، لقمه دوم را هم با دهان پر از کره مربا آماده کنید و دستتان را به سمت ظرف خامه‌ای که آنطرف سفره قرار دارد دراز کنید و کوزه روغن را بیاندازید و بشکنید.

No comments:

Post a Comment