1. در شهری مثل مشهد که کبابها بر شهر و شکم ما حکمرانی میکنند، دیگر جایی برای استیک نیست، اما زیر پل هاشمیه در بلوار وکیل آباد یه رستوانه، یه رستوران که مثل مرد سالهاست دارد استیک میسازد و یکتنه پرچم را بالا نگه داشته. استیک هاوس، غذاخوری شیک و خوشنوری است که در منوی آن، همانطور که از اسمش مشخص است، فقط گوشت خوابیده، از مرغ و بوقلمون گرفته تا فیله بره و گوساله و تیبونهایش. از منوی خودکاری شده و متغییرش میشود حدس زد که چقدر مجبور است هر دفعه قیمتها را بر اساس قیمت روز به روزرسانی کند، البته استیک خوردن منو نمیخواهد، استیک را باید به سفارش خودت و به دلخواه و سلیقه بریده، مزهدار و پخته شود.
2. پس از خوردن سالاد خوب و خوشترکیب و سیبزمینی سرخکردهی داغ و ترد، بشقاب مزه جدا از غذای اصلی سر میز آورده شد، بشقاب حاوی سسدانی کوچک پرشده از سس قارچ در وسط و دورچینی از چهار پیاله کوچک پوره، ماستبورانی و خردهسالادهای مختلف در اطرافش بود. مزههای دورچین خوب بود اما سس قارچ کممزه و زیادی سفید رنگ بود که مشخصن از بشامل زیادتری نسبت به آب گوشت در آن استفاده شده است. غذای اصلی هم در بشقابی کوچک، قرار گرفته بر روی پایه چوبی که با چراغی از زیر گرم نگهداشته میشد سرو شد که لبههای داخلی آن مزاحم بریدن استیک بود.
3. متاسفانه اشتباه کردم و توضیحی در مورد شکل و ابعاد و فرم استیک به گارسون ندادم و فقط گفتم کمی آبدارتر باشد که متاسفانه، پس از سرو غذای اصلی، همان اول چیزی مثل تیغ در چشمم فرورفت، تیبون گوسالهام زیر دستگاه له شده و بسیار نازک بود. گوشتها پاشیده و از استخوان اصلی جدا شده بود که آبدار بودن گوشت هم آنرا بیش از حد مشخص میکرد. فیله گوسالهش هم تفاوت چندانی نداشت، له شده و چکش خورده (با دستگاه) بود. اما طعم و مزه گوشت که حاصل مزهدار کردن و ادویهزدن آن بود بسیار مناسب و حرفهای انجام شده بود، به طوری که طعم فلفل سیاه تازه خرد شده، در کنار سایر ادویهها هنوز احساس میشد، طعم سیر البته کم بود.
4. کارد قرار گرفته بر روی میز، کارد کرهخوری بود و بسیار جای تعجب داشت که همان کارد کند هم میتوانست گوشت را به سادگی ببرد که این موضوع و فرم ازهمپاشیده گوشتها باعث شد اینطور بنظر برسد که گوشتها قبل از سرخ شدن، پخته شده اند، وقتی این برداشت از استیک را برای رستورانچی توضیح دادم، در عین خجالت، با متانت و شرمندگی توضیح داد که در این شهر مجبور است طبق سلیقه عامه مردم عمل کند و بر اساس پیشفرض سلیقه اکثر مشتریها را که خوردن استیک را بسیار نزدیک به کباب برگ میدانند، استیک طبخ کند. عذرخواهی کرد که طبق عادت چیزی از سلیقه مشتری نپرسیده و استیک مشهدی جلوی مشتری گذاشته، قابل درک بود که در شهری که کباب پادشاهی میکند و گوشتها همه کبابند، استیک هم تحت تاثیر کباب باشد. در عین حال برایمان توضیح داد که استیک هاوس میتواند به هر ضخامت و فرم و مزهای که بخواهید برایتان استیک طبخ کند که اثباتش ماند برای دفعه بعد.