یه قشر نازک و نوظهوری از جامعه که تازه به دورانرسیده و نوکیسه هم هستن، اسم خودشونو گذاشتن گیاهخوار و از دیدن این عکس بجای اینکه آب دهانشان جاری شود، منزجر میشوند. برشی گویا از چلوکباب کوبیدهی سماق خورده، برای این نوظهوران یادآور صحرای کربلاست. آنها با خوردن گوشت مخالفند و بجای آنکه چیزی نخورند، گیاه میخورند تا به زندگی نکبت و مصیبتزدهشان ادامه دهند و در مبارزهای از پیش باخته، جهان هستی را به گیاهخواری سوق دهند.
گیاهخواری یا بهتر بگویم گیاهخاری، فرقهای جهادی و جنگطلب است که صلح و آرامش انسانها را فدای زندگی حیوانات کرده ، تا ثابت کند حیوانات و انسانها هردو از حق حیات برخوردارند و پرورش و کشتن حیوانات به نیت تولید و مصرف گوشت، امری ناجوانمردانه و غیرانسانیست.
حق با آنهاست، گوسفندها قبل سر بریدن اندوهگین میشوند و شعورشان میرسد که بزودی خواهند مرد. درد را هم اندکی در لحظات سربریدن حس میکنند اما مشکل اصلی اینجاست که حق حیات گوسفند و انسان را یکسان میدانند و حقی که طبیعت به موجودات قویتر و باهوشتر داده تا از موجودات ضعیفتر و کندذهنتر تغذیه کنند را نادیده میگیرند. یه مشت کمونیست واقعی که تنها تفکیکی که برای اشیاء موجود در جهان قائلند، وجود بافت گوشتی در اشیاست. همه گوشتداران یکطرف، گیاهان و سنگها هم یک طرف.
دلم پُره؛ دلم پُره و پرچم دشمنی من با این فرقه ضاله گیاهخاری همیشه بالاست و شمشیرم روی آنها بلند است. سر سازش هم ندارم؛ گیاهخارستیزم، گیاهخارستیز. این داستان هم تا ابد ادامه دارد.
:))
ReplyDeleteعالی بود. دل من هم پره. اما باور کن کمونیستها هم از گیاهخوارها دلشون خونه. دیدم که میگم
;)
این یک تخیل است
ReplyDeleteمثلا یک رو شما را می بینم و بدون درنگ یک کشیده ی آبدار نثارتان می کنم. شما احیانا با عصبانیت واکنش نشان می دهید ولی من با توجه به این که خیلی آدم تنومندی هستم دوباره شما را روی زمین می خوابانم و با مشته و زانو صورتتان را له می کنم. بعد شما در حالی که خونین و نیمه جان هستید از من می پرسید چرا؟ بعد من به شما می گویم که قانون وحش است. قانون طبیعت. من قویترم و دلم خواست به شما حمله کنم و شاید بخورمتان ولی خب چون احیانا گوشتتان هم مثل مغزتان بوی مدفوع می دهد در این مورد بخصوص شما را نمی خورم ولی اعتراضی هم نباید بکنید. من از قانون طبیعتی که از آن حرف زدید پیروی می کنم
چنین رفتاری از یک گیاهخوار کاملن انتظار میره، حرف منم همینه، مبارزه با مشت و لگد و اعتراض به طبیعت از سوی گیاهخواران بی مغز اوج بلاهت و حماقته
Deleteمن یکی از همان گیاهخواران به قول شما تازه به دورانرسیده و نوکیسه هستم.
ReplyDeleteتا به حال هم نمیدانستم کمونیستم!
تعریفتان از گیاهخواری هم منحصر به خودتان است.
برای من مهم نیست شما چه چیزی دوست دارید و از چه بدتان می آید اما میدانم ما به اندازه کافی فوبیا در جامعه داریم. لطفا فوبیای گیاهخواری را به لیست اضافه نکنید و اجازه بدهید بعضی ها غذایی که شما عاشقانه دوست دارید را دوست نداشته باشند!
درود به شرفت ، تو طول تاریخ یه گیاهخوار نرمال وجود نداره هیتلر و صادق هدایت نمونه اش
ReplyDelete