Friday, April 27, 2012

04

همین عصر جمعه، بعد از سه روز تعطیلی خیلی‌ها دارن شاد و شنگول و مست از شمال برمی‌گردند. خسته‌ی تفریح اند اما صبح شنبه دلشون کله پاچه می‌خواد. باید هشت صبح پشت میز باشند پس کله پاچه رو بیخیال می‌شوند و چون بی‌خیال کله پاچه شده اند دل به کار نمی‌دهند. عکسهای شمال رو از تو مموری دوربین تماشا می‌کنند و هی باز دلشون پر می کشه به دیروز، چایشون رو می‌خورند و یک فولدر تو مای پیکچرزشون درست می‌کنند به اسم «شمال - اردیبهشت 91 » و همه عکسها رو کپی می‌کنند اونجا و باز دوباره از سر فراغ بال عکسها رو می‌بینند. حالا وقتشه که اسمس بدن به بقیه که که عکساشون خیلی خوب شده، ناهار جوجه کباب ذغالی نیست اما با اشتها می‌خورند، نوشابه رو هم مزه ‌مزه می‌کنند انگار که عرقه. بعد از ناهار هم که با شکم پر کسی کار نمیکنه، لذا چت و فیس بوک و خاطره بازی تا خود عصر.
من از آدمهایی که شمال واسشون تا محل کار کش میاد راضیم.

No comments:

Post a Comment