یک صبح جمعه پاییزی، صبح زود جمعه پاییزی که هوا هنوز گرگ و میشه، قابلمه بدست در دکون حلیمی با چشمانی تنگ و فرورفته تو صف منتظر میشی تا عیش دورهم حلیم خوردن را در روزی تعطیل آغاز کنی؛ لذتی که کرهی آبشده و سفرهای که با عجله پهن میشود و لقمهای نان و پنیر آن را تکمیل خواهد کرد و تا پخش و ولو شدن روی تخت با شکمی برآمده و دم کرده ادامه خواهد یافت.
No comments:
Post a Comment