Wednesday, April 8, 2015

چشمان همیشه گشنه - 90





بر اساس یک رسم قدیمی، شنبه اول هر سال به این منظور که رشته امور در دست بیاید و باقی بماند، آش رشته طبخ شده و دور هم خورده می‌شود و انتظار می‌‌رود که آن تکه رشته‌های گسسته از هم، بر تقدیر تصادفی جهان و ترکیباتی مختلف از احتمالات وقوع رویدادهای زنجیره‌ای پیروز شده و تا آخر سال، هیچ امری خارج از محدوده اختیارات ما بوقوع نپیوندد. انتظاری درشت از پاره خمیرهایی لزج و شل. بله ما به امید زنده ایم. امیدهایی چرب و آبکی.
آب که جوش بیاد سبزی هم اضافه شده و پس از دو سه قل پخته می‌شود، نخود لوبیا از قبل خوب پخته شده و سیرداغ نعناداغ و ادویه و روغن هم به دیگ اضافه می‌گردند و در آخر هم رشته‌ها را تکه کرده و قبل از کشک اضافه می‌کنند، سپس تا جا افتادن آش فقط باید صبر کرد. جا افتادنی که حاصل از هم‌نشینی و درهم غلطیدن مزه‌ها و حل شدن ضخامت نازکی از رشته در آش و غلیظ شدن آب واسط بین مواد است.
در پرونده خیانت‌های روغن این را هم باید اضافه کرد که روغن اضافه، آش رشته بد را آنچنان عوض می‌کند که می‌شود به جای قناری به مشتری غالب کرد و تعریف و تمجید او را هم شنید. درست همانکاری که آش نیکوصفت و سدمهدی در تهران کرده و می‌کنند. توده‌ای بدرنگ و بدلعاب را با روچین چرب و فراوان با منت به شما تحویل می‌دهد و پنج هزارتومن می‌گیرد و در جنایتی آرام و مستمر ذهنیت شما را در مورد آش، بی‌ترس از مکافات مخدوش می‌کند.
البته تلورانس درصد مواد تشکیل دهنده و زمان پخت و میزان آب موجود در آشها نسبت به جنس و کیفیت مواد از اهمیت کمتری برخوردار است لذا آش اصولن غذایی با آسیب‌پذیری پایین بوده و طعم و مزه آن قابل ترمیم است. اما در آش رشته، درشت بودن و خشک‌سرخ نشده بودن سیر و پیاز، زایل کننده آش رشته و کشک بیش از حد برای تزیین، پوشاننده طعم خوش حاصل از هم‌مزگی بلندمدت متعلقات آش خواهد بود.

پ.ن. برای حلال شدن آش رشته یه قطره آب گوشت به آن اضافه کنید، این غذا متاسفانه کاملن گیاهی‌ست.

No comments:

Post a Comment