Thursday, June 4, 2015

چشمان همیشه گشنه - 101





رشت از مشهد هم بهتره و شخصن آرزو می‌کنم کاش رشتی بودم. وقتی یه مشهدی می‌بینه در اون خطه از زمین با گوشت چه کرده اند و چقدر تنوع کباب و فراوانی گوشت به چشم میاد، دیگه طرقبه نمی‌ره، کبابشو تا ته نمی‌خوره و وقتی داره تکه‌ای از گوشت سرخ‌شده پسران کریم را در دهان می‌گذاره، مدام تصویر کباب ترش مرغوب رشتی پیش چشمش میاد و لذت کریم را با مرجع بالاتری مقایسه می‌کند، لذا الان حتی به لوبیا رشتی بودن هم راضیم. حتی تشت بودن.
اگر ازدواجتان بود، جایی بهتر از رشت و سفره‌ای بهتر از چلوکباب ترش برای پیشنهاد دادن پیدا نخواهید کرد. هرطور شده خودتان را در هوای شرجی رشت به رستورانی از رستوران‌های متعدد شهر برسانید و کباب ترش سفارش دهید و بعد از خوردن کباب تعلل نکنید، به این موقعیت اعتماد کرده و صاف و ساده حرفتان را بزنید.
تکه‌های درشت و مزه‌دار شده گوشت گوساله با انار و گردو که کمی هم آبدار باقی مانده اند، هدفمندترین کاری است که می‌شود با گوشت کرد. طعم کباب ترش نه مثل کوبیده درهم‌تنیده‌ای از مخلفات و گوشت چرخ‌کرده است نه مثل برگ و استیک، طعم گوشتی دست نخورده و بکر دارد، ترکیبی درست از طعم و فرم است. فرمی پایدار دارد که به حفظ هویت گوشت اصرار می‌ورزد و طعم قالبش ترشی انار و گرمی گردوست. درست مثل ازدواج که فرصت چشیدن طعمهای خوش را در قالب فرمی استوار فراهم می‌کند.

پ.ن. فعالان گیاهخواری مشهد را باید تبعید کنیم رشت؛ تبعید در خانه بی‌فایده‌ست.

No comments:

Post a Comment