Wednesday, January 7, 2015

چشمان همیشه گشنه - 73




چیزی که از خاک بروید، آفتاب بخورد، با سنگ خرد شود، با آب مخلوط گردد و آتش ببیند، تمامی عناصر حیات را در خود داشته و سمبل زندگی و تمدن است.
نان‌ها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند؛ چاق‌ها و توده‌ای‌ها که اکثرن در کشورهای غربی رایج‌اند و نازک‌های پهن که در شرق جا افتاده‌اند. ریشه‌اش را که دنبال کنید، نان نازک به تمدن کهن آریایی و نان توده‌ای به روم و یونان باستان برمی‌گردد. در حجم ثابت، اگر نان پخش و نازک شود، نسبت محیط به حجمش بیشتر شده و پیرامون برشته بیشتری پیدا می‌کند. برشتگی بیشتر، خمیر کمتر و طعم بهتر.
اگرچه عده‌ای هم هستند که نان توده‌ای را با همان خمیر خام اسفنجی داخلش که آتش مستقیم ندیده، بیشتر می‌پسندند و حتی با قساوت پیرامون برشته نان تست را هم جدا می‌کنند. آنها لاجرم باید نان‌های توده‌ای‌شان را مزه‌دار کنند یا از آن ساندویچ بسازند تا کاستی خام‌ماندگی درونی را جبران ساخته و در لطافت اغراق‌شده میانی نان، طعم و مزه افزودنی را پیدا کرده و کیف کنند. عیش حاصل چشیدن تکه‌ای سنگک برشته اما ریشه در استقلال طعم بکر و خالص سنگک دارد. آرد، آب، آتش و دیگر هیچ.
سنگک البته آنقدرها هم تاریخی نیست اما تنها نان نازکیست که بر سنگریزه داغ پخته می‌شود و خمیر آبدارش، بیشتر از سایر نان‌های ایرانی نگهدارنده طعم غذایی‌ست که در برش گرفته، نقطه مقابل نان بربری.

2 comments:

  1. هوم.. مثه آدما .نه؟ینی میشه که آدمم از پختگی و برشتگی فرار کنه و بچسبه به خامی.بعد مجبور بشه کسری طعم اون پختگی رو با اضافات پر کنه.ولی هیچی که طعم اون پختگی رو نمیگیره.میگیره؟

    ReplyDelete
  2. شما اصولن کامنت جواب نمیدید؟؟

    ReplyDelete