توی دریاهای بزرگ، وسط اقیانوسهای عمیق، میلیونها میلیون ماهی در چرخه بستهای از حیات بوجود آمده و اگر توسط بزرگترها خورده نشوند، پس از عمری کوتاه در آب تجزیه شده و غذای موجوداتی کوچکتر در این چرخه طبیعی و پایدار خواهند شد. در کتاب مقدس آبزیان آمده که " پس خوش بسعادت آن دسته از شما که از این سرنوشت پوچ و تکراری رهایی میابید و خوراک لذیذی برای انسانها میشوید و در میان تورها و قلابها و در رقابتی سخت از هم پیشی میگیرید تا بلکه ماهی شب عید باشید، درجهای از شهادت که هر سال تنها نصیب عده قلیلی از ماهیان میگردد، اندکند آنان که شب عید در تابه اند".
از این رو امیدوارم فراکسیونی از اپوزوسیونهای گیاهخواری، با آگاهی و شعور ماهی بخورند و جلوی گیاهخواران سنتی و نئوگیاهخواران اعلام موجودیت کنند.
سبزیپلوماهی شب عید اتفاقی مقدس است که علت انتخاب و جا افتادنش در بین جشن گیرندگان نوروز در گذر تاریخ هرچه بوده باشد، امروز سمبلی از آمدن بهار است.
سبز کردن پلوی سفید رنگی که هرروز در بشقابهایمان میریزیم، با سیر و سبزیهای خوشرنگ و معطر و تازه، نشان از انتظار و آرزوی ما بر تازگی و طلوع خوشعطر سالی نو دارد. ماهی هم فارق از نوعش، چه طلایی سرخ شود، چه ادویهدار باشد و یا حتی شکمپر، طعم دریا میدهد و بخشندگی بینهایت را بیاد میاورد. دریایی که هرگز تمام نمیشود.
ماهی هرچه کوچکتر باشد استخوان بیشتری دارد و گرچه دردسر خوردنش بیشتر است، اما طعمش جذابتر و لذیذتر خواهد بود که البته به نظر من هرگز به کثافت دستی جداکردن استخوانهایش نمیارزد که ماهی سرخوی کوچک بخریم، اگر هم بخریم تا بیسکوئیتی شدن بافت استخوانها میبایست در روغن غوطهور باشد تا مشکلی با خوردن استخوانهای ریز نداشته باشیم.
بزرگترها اما پلاستیکیتر اند که بعلت آب بیشتریست که نسبت به گوشت ماکیان و پستانداران، در گوشت ماهی پنهان شده و آن هم البته دلیل مشخصی دارد، زندگی در آب. هرچه این آب سریعتر از بافت گوشت خارج شود، هم طعم و مزه گوشت غلیظتر خواهد شد، هم انسجام بافت آن حفظ میگردد. پایینترین حد کیفیت ماهی در آبپز کردن آن است و بالاترین کیفیتش بعد از سرخشدگی در روغن فراوان، کبابی کردن با آتش ملایم و تبخیر آب با دود ذغال است.
مزهدار کردن ماهی با سیر و سبزیجات معمول است اما به طرز غریبی لبنیات هم برای طبخ ماهی مناسب است.
سبزیپلوماهی بخورید و عید شما هم مبارک.
No comments:
Post a Comment