پنیر درست کردن مثل بچه بزرگ کردنه، از لحظه انعقاد شیر باید چهارچشمی مراقبش بود، دما و رطوبتش را کنترل کرد تا به سن مشخصی برسه و تازه بعد از اون ترُخشک کردنش شروع میشه. باید مراقب رشد قارچ و نمک و چربیش باشی، باید بهش سر بزنی و زیروبمش رو ورنداز کنی و بوی تند پنیر را دائمن استشمام کنی تا در نهایت تبدیل بشه به چیزی مثل این، یک نوع پنیر چدار خانگی. این پنیر تجربه دومه، اولیش اونقدر کپک زد که کرم افتاد به جونش و رفت تو آشغالی، این یکی ولی خیلی بهتر شده، چهل و پنج روزهست و حسابی چرب و خوشنمک شده. البته اینکه میگم چداره، نه اینکه واقعن چدار باشه، بدون کالچر ساخته شده و فقط در مراحل ساختش مثل پنیر چدار باهاش رفتار شده و انتظار میره که چدار شده باشه. شاید هم بچهم اگه خودش زبون داشت میگفت من گودام یا پارمزانم ولی فارغ از اینکه بیشتر شبیه کدوم پنیر شده، لذت ساختش مثل بزرگ کردن بچه یا پرورش گله، شاهد کمال یک جسم بودن همیشه لذت بخشه.
رسپی تهیه این پنیر را هم با یکم سرچ بهش خواهید رسید، البته جزئیات مفصل و خاصی داره که تنها در مسیر ساخت به آن خواهید رسید. اصن چه کاریه پنیر خودتونو درست کنید؟ برید بقالی بخرید، کمپانی معظم کاله ماشالا همه رقمشو زده، فت و فراوون.
پ.ن.1. چرخ را از نو فقط آنهایی اختراع میکنند که به گردی چرخهای موجود معترضند. یه مشت احمق.
پ.ن.2. چدار واقعی کالچر - یا همون باکتری - خاصی لازم داره که اینجا پیدا نمیشه به این آسونی متاسفانه.
این عکسی که انداختی با روان من بازی می کنه. عاشقشم.
ReplyDelete